قله خرسنگ
دشتهايي چه فراخ ، كوههايي چه بلند
در گلستانه چه بوي علفي مي آمد ؟
من در اين آبادي پي چيزي مي گشتم
پي خوابي شايد ، پاي ني زاري ماندم باد مي آمد گوش دادم
چه كسي با من حرف مي زد ؟ سوسماري لغزيد
راه افتادم ، يونجه زاري سر راه
بعد جاليزخيار ، بوته هاي گل رنگ و فراموشي خاك ،
لب آبی گیوهها را كندم، و نشستم، پاها در آب
من چه سبزم امروز و چه اندازه تنم هوشیار است
نكند اندوهی، سر رسد از پس كوه.چه كسی پشت درختان است؟
هیچ، میچرخد گاوی در كرد
ظهر تابستان است
سایهها میدانند، كه چه تابستانی است. سایههایی بیلك
گوشهای روشن و پاك
كودكان احساس! جای بازی اینجاست
زندگی خالی نیست: مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست
آری تا شقایق هست، زندگی باید كرد
در دل من چیزی است، مثل یك بیشه نور، مثل خواب دم صبح
و چنان بی تابم، كه دلم میخواهد بدوم تا ته دشت، بروم تا سر كوه
دورها آوایی است، كه مرا میخواند
"سهراب سپهري"

شاد بودن تنها انتقامی است که میتوان از دنیا گرفت پس همیشه شاد باش
خرسنگ مجموعه قله هایی می باشد که در البرز مرکزی و در منطقه لواسانات تهران است . خرسنگ یعنی جایی که در ان سنگ های بزرگ و نتراشیده و ناهموار قرار دارد . دو قله اصلی و مهم خرسنگ شامل خرسنگ جنوبی ( خرسنگ بزرگ ) و خرسنگ شمالی می باشد .
این قله در شمال روستای آبنیک - گرمابدر و در غرب دشت لار قرار دارد .
ارتفاع بلندترین قله یعنی خرسنگ جنوبی را ۳۸۰۰ تا ۴۱۰۰ متر و عموما ۳۹۵۰ متر ذکر کرده اند .
مسیر صعود آن در تابستان از طریق روستای آبنیک و دشت جانستون و مسیر صعود آن در زمستان از طریق روستای گرمابدر و از کنار جاده گرمابدر - دشت لار می باشد .

صبح روز جمعه ۱۴/۴/۹۲ ساعت ۵ صبح راهی فشم شدیم تا روز دیگری را در دل طبیعت سپری کنیم و از هیاهوی این شهر شلوغ دور بمانیم و یک روز را در آسودگی خیال زندگی کنیم از خیابان ها و اتوبان ها رد شدیم و به روستای آبنیک رسیدیم از آنجا به سمت دشت جانستون حرکت کردیم مسیری بسیار زیبایی است گویا تازه بهار شده بود بسیار سرسبز و بوی علف و سبزه ها به مشام می خورد و دست نوازشگر نسیم صبحگاهی هم روح انسان را جلا می داد رودخانه ای هم در امتداد جاده با صدای موسیقی خاص خود خودنمایی می کرد و خنکی خاصی به مسیر بخشیده بود . به انتهای جاده رسیدیم می بایست از رودخانه ای رد می شدیم بخشی از عرض رودخانه را از روی سنگ و بخشی دیگر را از روی تنه درخت ر د شدیم و وارد مسیر مال رویی شدیم که بسیار سرسبز و پوشیده از گل ها و گیاهان متنوعی بود از میان دشت عبور کردیم و به بالای دشت جانستون رسیدیم که ردوخانه خروشانی نیز از وسط دشت رد می شد .

مسیر پاکوب را ادامه دادیم تا به چشمه کوچکی رسیدیم ظرفهایمان را پر کردیم و به سمت بالا حرکت کردیم بوی پونه و آویشن مستمان کرده بود به یاد شعر فردوسی افتادم
کنون خورد باید می خوش گوار
که می بوی مشک آید از کوهسار
هوا پرخروش و زمین پر ز جوش
خنک آنکه دل شاد دارد به نوش

هر چه جلوتر می رفتیم منطقه زیباتر می شد و آواز خوش پرندگان هم همراهمان بود از دور دست در آنسوی مسیر غاری نمایان شدکه ظاهرا" یکی از غارهای دست کن آقا بیوک بود البته مسیر ما نزدیک غار نبود از سمت راست ارتفاع گرفتیم و به سمت گردنه دلاره که در سمت راست خرسنگ شمالی قرار دارد رسیدیم . باد ملایمی می وزید که نوید قله را می داد به سمت خرسنگ جنوبی حرکت کردیم و حدود ۱ ساعت طول کشید تا به قله رسیدیم .

نیم ساعت پس از ماندن در قله و گرفتن عکس های یادگاری به سمت پایین حرکت کردیم و بدون توقف پایین آمدیم تا به ترافیک نخوریم اما چه کنیم که هر چه اون بالا به ما خوش گذشت در مسیر برگشت تهران جبران شد چون حدود ۵ ساعت تو ترافیک بودیم .به هر حال برنامه بسیار خوبی بود .







Titti به لهجه گيلكي است . اين كلمه در گيلكي به معني شكوفه است .